پیش به سوی ایجاد شوراها
گفتگو با سياوش دانشور و نسرین رمضانعلی
 


یک دنیای بهتر: قطعنامه حزب بر ایجاد تشکل های توده ای در محیط کار و در محیط زیست در سطح محلی و سراسری تاکید کرده است. اهمیت و جایگاه این ارگانها در شرایط کنونی و در تحولات سیاسی جامعه کدام است؟

سياوش دانشور: ما جنبشى براى آزادى انسانها از هر نوع قيد و بند و انقياد سياسى و اقتصادى و فرهنگى هستيم. مدل حکومتى که کمونيسم کارگرى و جنبش طبقه ما بدست ميدهد مبتنى بر اعمال اراده انسانهاى آزاد است. مبارزه امروز ما با تمام محدوديتهائى که اختناق و فرهنگ و سياست مسلط بورژوائى تحميل ميکند٬ مبارزه اى دراين جهت است. ترديدى نيست الزامات مبارزه طبقاتى ميتواند به ما شرايط متفاوتى مانند جنگ و غيره را تحميل کند که بنظر در آن نميتوان به نيروى توده مردم در شوراها متکى شد. اينها و بسيارى مسائل ديگر فرض بديهى ماست. اما در هر شرايطى جنبش کمونيستى طبقه کارگر روى سازماندهى اعمال اراده مستقيم و مستمر و تا حد مقدور آزاد و برابر تاکيد دارد. ما حتى در دوره جنگ و شرايطهاى ويژه نميتوانيم دست به روشها و نرمهاى طبقات حاکم و جريانات ارتجاعى ببريم. محدوديتها هيچوقت اصول انقلابى ما را زير سوال نميبرند بلکه کارکرد آنها را تغيير ميدهند. براى ما شوراها سنتى قديمى در متن جنبش راديکال طبقه کارگر است و ارجاع به آن در دوره انقلابى بيش از هر زمان ضرورت و مبرميت دارد.

اوضاع امروز بطور خلاصه عبات از اينست که قدرت به خيابان منتقل شده است. طبقه حاکم و دولت مرتجع اسلامى در مسير غير قابل برگشتى افتاده است. تمام سوال اينست که دخالت موثر طبقه ما و نيروى انقلابى چگونه و با چه ابزارهائى ممکن است. يک ابزار و ستون مهم اين دخالتگرى انقلابى شوراها و سازمانهاى اعمال اراده توده اى است. ما در زمينه شوراها زياد صحبت کرديم. اما شرايط امروز متفاوت است. امروز در وضعيتى هستيم که با ابزار شوراها وارد جدال برسر قدرت به معنى روزمره آن ميشويم. در کارخانه و محل کار تا محيطهاى آموزشى و ادارى و محلات ميتوان و بايد شوراها را برپا کرد يا دستکم نطفه هاى آنرا به هر ميزان و متناسب با هر تناسب قوا ايجاد و گسترش داد. هر نوع خلا قدرتى اگر بدست نيروى انقلابى و کمونيسم طبقه کارگر پر نشود توسط نيروهاى کمپ ارتجاع پر خواهد شد. اهميت اين سياست در ايندوره اينست که کارگر و مردم زحمتکش و انقلابى و خواهان تغيير راسا وارد عمل شوند. قدرت را به هر ميزان تجربه کنند. در امور جارى و روزانه تا سازماندهى اعتراض و بيرون انداختن اوباش در هر محيط قدم بردارند. سنت راديکال کارگرى شوراها را بعنوان يک جنبش فراگير شورائى گسترش و تحکيم کنند تا در حلقه بعدى بتوانيم نيروى غير قابل حذفى باشيم و براى فتح تمام قدرت خيز برداريم. شوراها امروز ابزار اعمال اراده توده اى٬ ابزار سازماندهى مبارزه انقلابى٬ ابزار مقابله با نيروى سرکوب٬ ابزار قانون گذراندن در محل کار و محل زندگى٬ ابزار تضمين امنيت و آزادى نسبى٬ و فردا ابزار قيام و در مقياسى وسيع تر سازمان اداره جامعه بعد از پيروزى و خلع يد سياسى و اقتصادى از طبقه حاکم است.

نسرین رمضانعلی: حزب اتحاد کمونیسم کارگری طی دوسال گذشته با تصویب قطعنامه و قرارها اولویت فعالیت خود را برای سازماندهی و رهبری یک انقلاب کارگری اعلام کرده است. ما تلاش کردیم شرایط و ملزومات فردای گرفتن قدرت سیاسی را ترسیم کنیم. تصویب قطعنامه اخیر حزب در همین راستا است. باید بر این تاکید داشت ما شاهد شرایطی کاملا متفاوت و متحول در جامعه ایران هستیم. رهبری حزب با تحلیل از اوضاع و ارزیابی واقعی از شرایط و ظرفیتهاى سازماندهی توده اى و شناخت موانع و گرهگاهها با صدور اين قطعنامه بر ايجاد تشکلهای واقعی توده اى تاکید کرد.  

بنظرم  در هفته های اخیر مردم  شاهد تجربه ای بی سابقه بوده اند. اينکه مردم چگونه می توانند متشکل شوند و چگونه در بدترین شرایط سرکوب و فضاى رعب و وحشت می شود هدفمندتر این اعتراضات را تداوم و گسترش بخشند. مردم در خيابانها با قرارهائی که دهن به دهن ميچرخد تلاش ميکنند جاهاى خالى را پر کنند و ابتکارات مختلف را بکار بندند. رادیکال شدن اعتراضات و توده ای تر شدن و تداوم و گسترش این اعتراضات در گروه سازماندهی و رهبری در تمامی عرصه ها می باشد. ما در مورد اهمیت و جایگاه شوراهای واقعی که به دست خود کارگران و مردم زحمتکش درست شود بعنوان ارگانهاى اعمال ارداه توده اى صحبت کردیم. اما امروز شرایطی ایجاد شده است که مردم می توانند تشکلهای واقعی خود را ایجاد کنند . شرایطی که مردم هر شب بر پشت بامها شعارهای مرگ بر دیکتاتور می دهند تنها یک معنی دارد و آن تقويت همبستگى و فضاى اعتماد بخودى است که ايجاد شده است. مردم این را به خوبی تشخیص داده اند . فضای رعب و وحشت شکسته است. زمانی نه چندان دور٬ علیرغم اینکه اگر در صف نان و گوشت مردم می ایستادند به سران رژیم از ریز و درشت فوش می دادند٬ اما به کرات می شنیدی که اعتماد نیست. اما امروز و در ايندوره این فضای اعتماد بوجود آمده است. دیگر مردم نظراتشان را بیان می کنند و برای اتحاد و همبستگی بیشتر تلاش ميکنند تا مثلا فردا شب محکمتر شعارهای مرگ بر دیکتاتور را تکرار کنند يا چگونگى تجمع شان را سازمان دهند. ببينيد الان وضع طورى است که هر تحرک نیروی سرکوبگر فیلم و عکس می شود و بسرعت روى نت ميرود و يا عکسهاى مزدوران را بر روی دیوارها می چسپانند. این موقعیتی است که شرایط سازماندهی در شوراها و تشکلهای محلات را فراهم کرده است .

اعتراضات و مبارزات مردم در ایران باید قدمهای بعدی برای پیش روی و مبارزه را از مرحله ای به مرحله دیگر بردارد. شوراها یکی از بهترین اشکال برای پیش برد و هدایت قدمهای بعدی و طی کردن این دوران و شناختن پتانسیلها و راههای پیشرو دخالت هر چه بیشتر مردم در سرنوشت خود است. مهمترین ابزار مردم ایجاد شوراهای در محل زندگی است. شوراها امر تصمیم گیری را بعهده بگیرند و در عین حال نه تنها خواستها بلکه حتی امنیت محل و مقابله با حضور نیروهای سرکوبگر را به محلات می توانند محدود و حتى منتفى کند. همانطور که در روزهای گذشته شاهد بودیم خیابانها توسط نیروی مردم معترض مسدود شد. شاهد بودیم مردم چگونه در پس کوچه ها دهها نیروی تا دندان مسلح را به محاصره خود در آوردند. این تنها یک بخش از قدرت قدرت جمعى مردم است. امر آموزش برای مقابله و رویاروئی با مزدوارن می تواند از طریق همین شوراها در دستور قرار بگیرد.  در عین حال باید تاکید کرد حراست و سازمانهای سرکوبگر در محلات بشدت ایزوله خواهند شد و قدرت تحرک و مقابله با مردم را نخواهند داشت . ما در مقابل سوالی قرار گرفتیم و مردم از ما پاسخ به شرایط امروز را می خواستند. اينکه چگونه مقابله کردن با مزدوران محلی و سراسری و مقابله با نیروهای سرکوبگر در اعتراضات چگونه بايد باشد؟ در پاسخ به این ضرورت است که حزب این قطعنامه را تصویب کرد .

در دل چنین موقعیتی جنبش اعتراضی طبقه کارگر و مردم به ظرفهای مناسب تصمیم گیری و اعمال اراده مستقيم خود نیاز دارد. شوراها ابزار اينکار است. کارگران و مردم زحمتکش ميتوانند و بايد در این ظرف متشکل شوند و در عین حال تصمیمات مبنی بر بهبود نه تنها شرایط زیستی و کاری را قابل تحمل کنند بلکه در این فرصت و فرصتهای پیش آمده بتواند با اتکا به قدرت خود مبارزات جاری را سازماندهی کنند. اگر چه تاکنون رسما شوراها اعلام نشدند٬ اگر چه علنی جمعها در محلات جمع نشدند٬ اما در روزهای گذشته شاهد بودیم در محلات زیادی جوانان به همراه پدران و مادران خود جمع شدند٬ صحبت کردند و تصمیم گرفتند که  در محلات تدابیر امنیتی و مبارزاتی را چگونه باید پیش برد .

فکر می کنم مسئله مهمتر کشیدن مبارزات به کوچه ها و محل زندگی بود. خیابانها اساسا حکومت نظامی اعلام نشده بود. اما کوچه ها در دست جوانان و مردم بود. شرایطی ایجاد شده که نسل امروز را که به خیابان آمدند ناچار شدند خاطرات و تاریخ انقلاب 57 را بازخوانی کنند و جوانب فعالیتها و اعتراضات و مقابله با نیروهای سرکوبگر را با هم مقایسه کنند. تا با تجارب و شگردهای تازه به جنگ این رژیم بروند . ایجاد تشکلهای مستقل در محیط کار و زیست و ایجاد شوراهای محلات و دانشگاهها و مدارس برای به کرسی نشاندن خواستهای برحقمان مهم است. یک واقعیت را باید در نظر داشت. مردم بلاخره هر چند انقلابی هم باشند باید کار کنند و امورات زندگی را بگذرانند. بنابراین مهم است ایجاد شوراها نه تنها امر سازماندهی و تصمیم گیری را بعهده خواهد داشت بلکه  گامهای بعد را نیز برنامه ریزی خواهد کرد. طی یک ماه گذشته صدها خواست و شعار طرح شد. رسیدن به این خواستها تنها از کانال اراده مردم پیش می رود. و نکته مهمتر این است که رژیم اسلامی ترس و نگرانیش از جمع شدن انسانها دور هم هست. پاسخ امروز مردم متشکل شدن در شوراها و تشکلهای واقعیشان است که حزب ما به درست و به موقع بر آن تاکید گذاشته است .
 
 یک دنیای بهتر: در قطعنامه از شوراها در ظرفیتهای متفاوتی صبحت شده است: ارگان مبارزه و تشکل و ارگان کنترل و اعمال اراده توده ای. این جنبه از کار و عملکرد تشکلات توده ای را باید بیشتر توضیح داد. چه عملکردها و مختصاتی مد نظر است؟

سیاوش دانشور: مسئله بسيار ساده است و تجارب مبارزه سياسى و اجتماعى کارگران و توده مردم بفوريت ارگانهاى اعمال اراده توده اى را الزامى ميکند.  در ايندوران انواع تشکلها و محافل و هسته ها و جريانات مثل قارچ از زمين ميرويند. نياز باعث ميشود تشکل گريزترين افراد به نوعى تشکل و اتحاد بر اساس منافع واقعى و مادى خود رو بياورند. راست جامعه در کليت خود تلاش دارد از نيروى کارگران و مردم بعنوان پلکان ترقى خود استفاده کند و لذا نه فقط کارى به اعمال اراده توده اى ندارد چه بسا آنرا مضر و "خطرناک" ميداند. جوانان٬ زنان٬ کارگران و هر کسى که اين وضعيت را نميخواهد نيازمند نوعى تشکل موثر و کارا و فراگير است. يک خصوصيت ايندوران اينست که اليتيسم سياسى جايش را به سياست توده اى ميدهد. يعنى توده مردم و توده طبقه کارگر سياسى ميشوند و در سياست به معنى وسيع کلمه دخالت ميکنند. براى پيشبرد مبارزه امروز تشکل نياز فورى است. از حزب سياسى تا تشکل توده اى به مهمترين ابزار در ايندوران تبديل ميشود. شورا بعنوان تشکل يعنى ظرفى که کارگران هر کارخانه٬ مردم هر محله٬ جوانان هر منطقه٬ پرستاران و کارکنان هر بيمارستان. معلمان هر مدرسه٬ و هر بخش مردم مطابق با نياز و الزامات مبارزه عليه جمهورى اسلامى ميتوانند خود را در آن متشکل کنند.

مثلا ايجاد و اعلام شوراى کارخانه بلافاصله قدرت جمعى طبقه کارگر را بميدان ميکشد و بلافاصله وارد جدال برسر تعيين قدرت و اختيارات و کنترل و نحوه سازماندهى کار و غيره ميشود. اينها موضوعاتى است که کارگر بدون شورا نميتواند پيش برد. کارگر براى تحميل خواستهايش به سرمايه داران و دولت مرتجع شان نيازمند شورا است. کارگر براى تامين صف مستقلش و تامين حضور سياسى اش بعنوان يک طبقه در جدال قدرت از جمله نيازمند شورا است. از گرفتن حقوق تا اعمال کنترل کارگرى و اعمال قدرت در ابعاد مختلف شوراها يک سلاح مهم طبقه کارگر است. چه در کارخانه و چه در محل زندگى شورا ابزار اساسى مبارزه انقلابى و اعمال اراده توده اى است. تجمع عمومى کارگران در محل کار و محيط زندگى و سازماندهى هر آنچه که در هر مقطع اين اوضاع ملتهب الزامى است کار شوراها است. کارگران و مردم زحمتکش براى تامين هر نيازشان راهى بجز اتکا به قدرت وسيع خود ندارند و اين قدرت وسيع تنها در شوراها تبلور پيدا ميکند. شوراها هم تشکل هستند٬ هم ابزار سازماندهى اعمال اراده جمعى و توده اى هستند و هم ابزار ممانعت از بازگشت ارتجاع و اختناق سياسى. شوراها ارگانهائى هستند که خلا قدرت را به هر ميزان پر ميکنند و امکان سازماندهى ابتکارات وسيع توده اى را در تقابل با هر معضلى که جامعه با آن روبرو ميشود تامين ميکنند. مثلا فرض کنيد که تامين حضور نمايندگان مستقيم مردم٬ حق انتخاب شدن و انتخاب کردن و عزل کردن آنهم در جامعه اى که "حق انتخاب" اساسا و قانونا و شرعا وجود ندارد٬ اعمال کنترل بر محيط کار و زندگى و مقابله با تعديهاى سرمايه داران و اوباش سياسى و نظامى٬ نظارت بر تقسيم و رساندن نيازهاى مردم در شرايطهاى بحرانى٬ اعمال قدرت دوفاکتو تا ايجاد قدرت دوگانه٬ محافظت از محل کار و زندگى با اتکا به نيروى توده اى و در صورت نياز نيروى مسلح٬ بيرون راندن اوباش و آزاد کردن محل و منطقه و اعمال قوانين آزاد و انسانى و صدها مورد ديگر موضوعاتى هستند که توسط شوراها و نيروى توده اى ميتواند اعمال شود. شورا ظرف سازماندهى مبارزه توده اى و شکفتن انواع ابتکارات است. شورا ارگان طرح قدرتى نوين توسط طبقه و نيروى انقلابى در مقابل قدرت کهنه طبقه و نيروى ارتجاعى است.
 
یک دنیای بهتر: برای تشکیل شوراهای محیط کار چه باید کرد؟ حلقه های گرهی کنونی در این راستا کدام است؟ موانع کدام اند؟

نسرین رمضانعلی: ببینید یکی از موانع بزرگ در مقابل تشکل یابی طبقه کارگر در محیط کارشان فضای سرکوب است. اوضاع سیاسی اقتصادی و این بن بست لاعلاج رژیم اسلامی تنها با سرکوب سرپا مانده است و شگردی که بکار می گیرد زندگی و حیات میلیونها کارگر را به مخاطره جدی می اندازد. مسئله دستمزدهای پایین و ناچیز٬ مسئله نداشتن امنیت شغلی٬ نداشتن بیمه های اجتماعی٬ نداشتن هیچ گونه امکانات رفاهی در محل کار مسائلی هستند هر روز کارگران با آن روبرو هستند. بگذاريد برای روشن شدن  یک مثال بیاورم؛ کارگران گونی بافی سما در سنندج اعتراض کردند به عدم پرداخت 3 ماه حقوقشان. کارفرما و مدیریت گفتند ما بیمه شما را نمی دهیم٬ حقوق شما را بشرطی می دهیم که خودتان بیمه را پرداخت کنید. کارگران قبول کردند. دو روز بعدش فیش حقوقی کارگران را می دهند. اولا بجای 15 هزارتومان 50 هزارتومان از حقوق 221 هزارتومانی کم شده است. دوما فیش داده شده اما پول به حساب کارگران تا همین امروز واریز نشده است. دیروز کارگران در مقابل دفتر مدیریت تجمع می کنند و خواهان حقوقهای معوقه می شوند. کارفرما اعلام می کند اولا به نیروی کار شما نیازی نیست بروید خونه هایتان بعد هم نیروی کار زیادی موجود است که با خیلی کمتر از این حاضر بکار هستند. ادامه اعتراض و حمله کردن به مدیریت و کارفرما وقتی خدایان قدرت و خدایان ثروت پشت حضرت آقا را گرفتند٬ تهدید کردن کارگران به "ضد انقلاب و اغتشاشگر"! از این مثالها خیلی زیاد هستند. همین دیروز طی گزارش دیگری می گویند کارگران عسلویه در خوابگاههای که دارند اولا برق قطع بوده که گرمائی این محل بیش از 50 درجه بوده وقتی کارگران اعتراض کردند گفتند همین است و سریع نیروهای لمپن  حزب الله را وارد می کنند .

اين اوضاعی است که پیش روی طبقه کارگر است. دارند با زندگی و حیات کارگران بازی میکنند. کارگران آن قشری نیستند که نفهمند منافعشان چیه و یا کلا چه کسی دوست ندارد از شرایط زندگی انسانی برخوردار باشد. اما کماکان یکی از موانع بازدارنده برای ایجاد تشکلهای مستقل کارگران فضای سرکوب و توطئه هائی است که صف طبقه کارگر را پراکنده می کند . برای خود من که روزانه با فعالین کارگری زیادی در شهرها و مراکز مختلف مرتب در تماس هستم همیشه یکی از مباحث شناسائی و بخشا اخراج از محیط کار است که مستقیما کارگران را از محل کارشان ایزوله می کند. در واقع تمامی فعالیتهای این دوره ما آموزش و پروده کردن جانشنیان است که در صورت اخراج یکی دیگری مجبور نشود از صفر شروع کند. شخصا فکر می کنم ایجاد شوراها زمان میخواهد. زمانی که کارگران از حداقل ایمنی جانی و مالی برخوردار باشند. شکی نیست در این سالهای اخیرا مبارزات کارگران چشمگیر بوده است. به لحاظ آماری بالاترین آمار را داشته است .  در حین اعتراضات و اعتصابات کارگران مثل یک تن واحد ظاهر شدند اما بعد از اتمام اعتراضات٬ که بخشا هم با اخراج چهرهای سازمانده روبرو شده است٬ تا اعتراض بعدی کارگران پراکنده با هم در مورد وضعیت و شرایط کار و زندگی صحبت کردند. امروز موقعيتى است که ميتوان اين سد را شکست و ايجاد شوراها در چند مرکز مهم کارگرى موضوع را عوض ميکند.
 
 یک دنیای بهتر: جامعه شاهد ایجاد شوراهای محیط کار بوده است. در دوران انقلاب ۵۷ ما شاهد شکل گیری شوراهای کارگری در مناطق مختلف بودیم. اما شوراها در محیط زیست کمتر شناخته شده است، شاید "بنکه" ها به نوعی به این ارگانهای محلی نزدیک شدند. برای شکل گیری این ارگانها چه باید کرد؟

نسرین رمضانعلی: تا آنجا که حافظه ام به من اجازه می دهد اتفاقا شوراهای محلات و مدارس و شهرها و روستاها در همان جابجائی قدرت در انقلاب 57 ایجاد شد. اما با سرکار آمدن رژیم اسلامی یک پیشوند اسلامی به آن داده شد. در واقع با خلع سلاح کردن مردم قدرت را از مردم گرفتند. و این تجربه ای است که نسل امروز باید هوشیار باشد .

و اما بنکه ها بیشتر نوعی از تشکل یابی جوانان و مردم بود. بنکه ها نه تنها امر کارهای آگاهگرانه را بعهده گرفته بودند بلکه کنترل محلات نيز در دست مردم بود. اینها همه تجاربی است که باید امروز با ارتقا آن و تطبیق آن با شرایط کنونی بکار بست. در جریان اعتراضات اخیر در تهران خیلی از کوچه ها و محلات توسط مردم کنترل می شود. نیروهای انتظامی کمتر جرات داشتند بخصوص در شبها حضور داشته باشند. هم اکنون هم نه تنها شبها بلکه در طول روز نیروهای سرکوبگر جرات رفتن به محلاتی را ندارند. در واقع حکومت نظامی اعلام نشده ای در تهران حاکم است اما در این محلات اعلام نشده کنترل در دست بخصوص جوانان است که جای تحسین دارد. اما این کافی نیست. باید ارتقا داد و بیشتر از تجربیات این محلات گفت و الگوها و تجارب را انتقال داد. من فکر می کنم تداوم این اعتراضات ضرورت کنترل محلات را بیش از پیش برای جوانان معلوم خواهد کرد. در محلاتى که رژيم کنترلى بر آن ندارد هزار ميشود صورت داد.
 
یک دنیای بهتر: سیاست کنترل کارگری به عنوان یکی از حوزه های عملکرده شوراهای کارگری مطرح شده است. چند ماه پیش زمانیکه این سیاست از جانب حزب مطرح شد، مورد نقد احزاب به اصطلاح کمونیسم کارگری و استقبال بسیاری از رهبران رادیکال سوسیالیست کارگری قرار گرفت. امروز در این زمینه چه میتوان گفت؟ حق با که بود؟ تاکیدات امروزی شما چیست؟

سیاوش دانشور: بسيار مباحث را شرايط سياسى و زمان پاسخ ميدهد. بحث مهم کنترل کارگرى هم يکى از آنهاست. آنهائى که "هنر" شان اينست که بگويند "نميشه" و "وقتش نيست" امروز هم چنين سياستى را توصيه نميکنند. اما معلوم شد که اوضاع را نخوانده بودند و هنوز هم نخوانده اند يا وارونه خوانده اند. اين يک سياست کمونيستى و پيشرو بود که امروز طبقه کارگر روى آن بدرجه زيادى روشن است و نتايج خود را از آن گرفته است. به نظر من امروز دوره اى است که بسرعت به سمت ايجاد شوراهاى کارگرى ميرويم و اولين اقدامات کارگران بويژه در متن فقر و فلاکتى که ارتجاع اسلامى سرمايه دارى تحميل کرده است راه افتادن يک جنبش وسيع کنترل کارگرى است.

کنترل کارگرى و شوراها براى ما دو رکن يک سياست واحد هستند. ما روى سنت راديکال عمل مستقيم کارگرى انگشت گذاشتيم که تاريخى طولانى در جنبش سوسياليستى طبقه کارگر دارد. اگر بحثى باشد٬ بحث شرايط و ملزومات اعمال چنين سياستى است. هر کسى چند ماه پيش فکر ميکرد کارگران شکست خوردند٬ مردم زانوى غم بغل گرفتند٬ يا در مقابل ناسيوناليسم و احمدى نژاد تسليم شدند و غيره٬ امروز بايد برود و يک خانه تکانى درست و حسابى سياسى با خودش بکند. امروز تکرار اين حرفها تنها باعث بى اعتبارى مطلق گوينده اش ميشود. ما به استقبال تغيير اوضاع در جهان و ايران رفته بوديم و سياستهايمان عميقا با اين اوضاع جديد خوانائى دارد. امروز نه فقط در ايران بلکه در فرانسه و يونان و ايتاليا و حتى روسيه تحت حاکميت مافيا و کليسا و عظمت طلبى٬ کنترل کارگرى طرفدار دارد و اعمال ميشود. در ايران وارد دوره اى شديم که اين سياست وسيعا بدست گرفته خواهد شد. کارگران راهى جز اين ندارند که سرمايه داران را با اتکا به قدرت توده اى شان عقب برانند و برپائى شوراها و کنترل کارگرى يک حلقه مهم خيز برداشتن طبقه براى تمام قدرت است. قطعا اوضاع پيچيده و کشدار است و در اين اوضاع داشتن يک تلقى "جدولى" و يا يک بعدى از سياست براى کمونيستها کشنده است. اما کارگران ناچارند براى هر درجه بهبود موقعيت شان در کارخانه و در جامعه به سياست کنترل کارگرى و سنتهاى عمل مستقيم و راديکال کارگرى رو بياورند. جنبش کمونيستى طبقه کارگر اين را تضمين خواهد کرد.   
 
یک دنیای بهتر: مساله خارج کردن کنترل محلات از دست رژیم بمثابه یک قلمرو فعالیت ارگانها و شوراهای محل زیست مطرح شده است. چگونه؟ چطور؟
 
سیاوش دانشور: هسته اساسى اين بحث جنگ قدرت است. امروز قدرت همه جا ظاهرا دست جمهورى اسلامى است و عواملش را هر جا نشانده و مردم بايد با هزار روش از بند کميته و اطلاعاتيها و "منکرات" و غيره عبور کنند. تصور اينکه بساط همه اينها برچيده شود تصورى غير ممکن نيست. وقتى حکومت در قلب تهران و در مهمترين مناطق قدرت و مشروعيت ندارد و ريزش آن شروع شده است٬ چرا بايد همان قدرت سابق را در محلات داشته باشد؟ روشن است که طرفداران خودشان هم رنگ عوض ميکنند٬ جابجا ميشوند٬ برميگردند٬ از خشم مردم ميترسند٬ و چه بسا وانمود ميکنند که آنها هم "مخالف" اند. بحث اينست که به ميزانى که تناسب قوا اجازه ميدهد بايد بساط حکومت را هر جا جمع کرد. در همين دوره در تهران و اصفهان و شيراز شبها محلات در دست نيروى سرکوب نبود. تظاهراتهاى شبانه و شعارهاى راديکال آن٬ لغو فورى آپارتايد جنسى و دست زدن به بسيارى کارها که چند هفته قبل غير ممکن مينمود٬ همه مواردى است که به ما ميگويد قدرت حکومت اسلامى دارد ميريزد. جاى اين قدرت را بايد اراده توده اى و راديکال مردم بگيرد و محلات يکى از مهمترين مراکز اينکار است. مراکزى براى بسيج مردم٬ متشکل کردنشان در قالب عمومى و مقدور و طبيعى٬ پيشروى شان در مقابل نيروى سرکوب٬ و نهايتا گرفتن کنترل کامل آن.

در محلات بايد بسرعت شوراها و انواع ارگانهائى را برپا کرد که مضمونا اراده توده مردم و قدرت شان را در مقابل قدرت رژيم قرار ميدهد. اگر محله را از حکومت بگيريد خيابان را هم بسرعت ميگيريد. اگر در محلات شوراها متشکل از کارگران و مردم آزاديخواه و انقلابى شکل بگيرند٬ مبارزه انقلابى وارد دوران کيفى و جديدى ميشود. چگونگى آن بسيار ساده است. جوانان و زنان در تهران و شهرستانها همين دوره نشان دادند که چگونه ميتوان بر کنترل رژيم فائق آمد. بحث برسر اينست که اين روند وارد يکدوره آگاهانه و سازمانيافته تر و مستمر تر شود. اينکه چه کارهائى بايد کرد را نيازها ميدانند. اما روشن است هر درجه کنترل از پائين به معنى نفى کنترل بالا است و معنى بلافصل آن لغو قوانين موجود و تغيير تناسب قوا است. شرايط به شما ميگويد چى ممکن است و چى ممکن نيست. اراده انقلابى و سياست انقلابى بايد شرايط را درک کند و به همان ميزان قدرتش را اعمال کند.

نسرین رمضانعلی: ببینید من فکر می کنم ما باید جوانب مسئله را بررسی کنیم چطور و چگونه می شود محلات را مردم به کنترل خود درآورند. در واقع باید گفت هر روز و هر دوره از مبارزات مردم در ایران شرایط جدید و وظایف تازه ای را پیش پای مردم می گذارد و حزب ما باید ابزارها و پاسخ درخور اوضاع را بدهد. گره هگاهها را بشناسد و راه پیش روی را هموار کند. کنترل محلات مسئله ای نیست که غیره ممکن باشد. با یک بحث هم نمی شود گفت فردا تمامی محلات به کنترل مردم و جوانان در آمده است. در همین مدت کوتاه نسلی که امروز به خیابان آمده اند تجاربی را کسب کردند. بخشا از تجارب پدر و مادران خود که نسل انقلاب 57 هستند استفاده می کنند. اما کافی نیست. پیش از هر چیزی باید ملزوماتی را آماده کرد. در واقع اين کار همان مردم همان زنان و جوانان است که روزهای زیادی را در اعتراضات علیه رژیم در خیابانها بودند و هستند. ملزومات اعتماد به همدیگر است ملزومات درک بیش از پیش از اتحاد و همبستگی برای رسیدن به خواستها است. ملزومات شناخت از اوضاع و تعیین وظایف بر اساس موقعیت اجتماعی و حاضر است. امروز می شود گفت مبارزات وازد فازی شده است که رژیم از کشیدنش به محلات هراس داشته است. شبها بر پشت بامها شعار می دهند. دیوارها را با شعارهای رادیکال پر کردند. عکس مزدوارن را بر دیوارها می چسپانند. از پرستار و دکتر محل می خواهند آنها را کمک کنند که زخمیها به دست رژیم نیفتتد. از آنها میخواهند مقداری آموزش بدهند. در این زمینه روزها در محل کار همه دارند از شب گذشته چکار کردند صحبت می کنند و تجارب از این طریق انتقال داده می شود. متاسفانه حزب ما تاکنون امکان این را نداشته بخاطر حجم زیاد کار که همه اینها را یکجا جمع کند. اما شاهد تجارب خوب و گرانبهائی در این دوره بودیم. شبها دکتر تنها مردها نیستند بلکه زنان نقش برجسته ای دارند. بقول یکی از دوستان می گفت باور نکردنی است دل و جراتی که زنان دارند قابل تحسین است. از یک طرف باتوم می خورند از طرف دیگر باز شعار می دهند و می دوند و مردم را به حمایت فرا میخوانند. بنظرم در محلات نه تنها مجامع عمومی و شوراها ایجاد می شود بلکه کمیته های رهبری و سازماندهی در حال شکلگیری است.  کمیته های اعتصاب و کمیته های هماهنگ کننده برای اعتراضات جاری نیز تشکيل خواهد شد.  سنگرها سر هر کوچه درست می شود و مادران خود را سپر می کنند که جوانان صدمه نبینند و جوانان سپری خواهند بود که محلات از تعرض شبانه روزی مزدوارن در امان باشد. تردیدی ندارم هم کنون مشغله بخش زیادی از مردم چگونه سازمان دادن اعتراضات و ایجاد شرایط برای مقابله است. شکی ندارم با گذشت 3 هفته کارگران و رهبران رادیکال سوسیالیست برای شرایطی که اوضاع را بدست بگیرند خود را آماده می کنند که در راس این اعتراضات برای سرنگونی رژیم اسلامی سازماندهی کنند. براى برپائی انقلابی کارگری٬  برای گرفتن قدرت این بار با دستان توانای خود٬ بیش از پیش خود را آماده ميکنند. *